کد مطلب:314018 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:169

ناگاه درب بسته خود به خود باز شد
آقای ابوالحسن شریفی از كرج، طی نوشته ای در مهرماه 1375 چنین مرقوم داشته است:

حضور محترم حجةالاسلام جناب آقای حاج شیخ علی ربانی خلخالی سلام علیكم. توفیقی حاصل شد كه خدمت فقیه عالیقدر، استاد محترم حوزه ی علمیه ی قم، آیةالله آقای حاج شیخ ابوالفضل خوانساری شرفیاب شوم و كتاب چهره ی درخشان قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام، جلد اول، را به حضورشان تقدیم دارم. ایشان ضمن قدردانی از زحمات حضرت عالی در تألیف این كتاب ارزشمند، وجه تسمیه شان به ابوالفضل علیه السلام را این طور بیان داشتند:

مادربزرگم، كه همسر فقید سعید آیةالله حاج شیخ ابوتراب كلاردشتی بودند، نقل می كردند زمانی كه موقع وضع حمل صبیه شان (كه مادر من باشد) فرامی رسد، به دنبال قابله می روند. وقتی همراه قابله به منزل برمی گردند، نیمه های شب بوده و با در بسته ی كوچه روبرو می شوند (آن زمانها مرسوم بود كه شبها در كوچه را می بستند و تا اذان



[ صفحه 401]



صبح، به هیچ وجه باز نمی كردند). می فرمودند: چون وضع، اضطراری بود و هیچ راه علاجی به نظرشان نمی رسید، به حضرت ابوالفضل علیه السلام توسل یافته و تعهد كرده بودند كه اگر رفع مانع شود، فرزندشان را به نام ابوالفضل علیه السلام نامگذاری كرده و از نوكران حضرت قرار دهند. با این توسل، ناگاه درب بسته خودبه خود باز شده، به منزل می آیند و نوزاد به سلامتی متولد می گردد. آقای شریفی پس از نقل ماجرا افزوده اند: همین طور هم شد. ایشان به نام مبارك حضرت ابوالفضل علیه السلام نامگذاری شدند و از بركت عنایات آن حضرت امروزه دارای مقامات عالیه ی فقهی و از ارادتمندان بااخلاص اهل بیت علیهم السلام به شمار می آیند.